۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه

یه روزی قداست داشت جمعی که واسه مستی جمع بودن...
سیگار دست لوطیا سنگین بود ...
مزه خاک بود و مردا از نا مردا سوا بودن ...
خاک و ناموس حرمت داشت به خدا ...
خلاصه اینجوری نبود ..... ما هم فقط میتونیم گاهی ادای اونا رو در بیاریم .... 
(سلامتی جمع ...)

فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن خداوند خورشید را در جایی نهاد که گرم کند ولی نسوزاند .

دو روز بسیار بدی داشتم.
داغون بودم.
همش تو اتاقم بودم
فقط گریه می کردم.
ولی امروز فهمیدم خدا با ماست