۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

دلم تنگه برای گریه کردن

اصلا خدا با من قهره.هر چی قسمش می دهم قبول نمی کنه با من کنار بیاد.من هم خسته شدم از بس کوتاه اومدم دیگه کوتاه نمیام.تازه داشتم مزه خوشی را می چشیدم که امروز حالم گرفته شد.ولی نمی دونم چکار کنم.یک گوش شنوا و یک شونه پر از احساس می خوام.
دلم تنگه برای گریه کردن    کجاست مادرکجاست گهواره من

۱ نظر:

  1. چه اتفاقی افتاده دوست عزیز؟
    کمکی از دست من بر میاد؟

    پاسخحذف