1-چرا پسر سبز-صورتی تبدیل شد به پسر سبز؟
بخاطر اینکه نظر دوستان عزیزم این بود که صورتی رو بردارم و به سبز بودن اکتفا کنم.
2-از من پرسیده شده چرا از دل خودم نمی نویسم؟
وقتی دلی خونه و پر درده دیگه نوشتن نداره.و من یاد گرفتم غمم برای خودم وشادیم را برای دیگران تقسیم کنم.وافکارم رو با پیدا کردن جملات زیبا بیان کنم .چون دلم خونه و قلبم سیاه شده است.
بخاطر اینکه نظر دوستان عزیزم این بود که صورتی رو بردارم و به سبز بودن اکتفا کنم.
2-از من پرسیده شده چرا از دل خودم نمی نویسم؟
وقتی دلی خونه و پر درده دیگه نوشتن نداره.و من یاد گرفتم غمم برای خودم وشادیم را برای دیگران تقسیم کنم.وافکارم رو با پیدا کردن جملات زیبا بیان کنم .چون دلم خونه و قلبم سیاه شده است.
اگه خواستی از غمت هم بنویس تا دلت خالی بشه!
پاسخحذفولی یه شرط داره
اونم اینه که وقتی از غمت مینویسی فرض کن که یه آدم خوشحالی و دست بر قضا یه غمی هم برات پیش اومده، نه اینکه فرض کنی کلاً آدم غمگینی هستی و از شانس بد بعضی وقتا هم ممکنه یه اتفاق شاد کننده برات بیفته!
مطلبو رسوندم؟
بنویس..بنویس..بنویس..تا سبک بشی!
پاسخحذفیوسف