۱۳۸۹ تیر ۱۹, شنبه

شرط بی افی

دیروز با یک شخصی قرار داشتم.طرف خیلی شاهکار بود.منو با دستمال کاغذی اشتباه گرفته بود.
دیروز حدود حوالی ساعت 6 غروب قرار داشتیم ایشون با یک سانتافه مشکی اومده بود و من سوار ماشین ایشون شدم.اولین کاری که کرد موبایلش رو داد دستم گفت ببین می دونی چه مدلیه؟ گفتم بله ایفون 3g است.
گفت افرین .پس یک چیزهایی میدونی.خندیدم و چیزی نگفتم و از خودش  و ثروتش صحبت کرد.و به یک کافی شاپ رسیدیم و بعد از گفتن شرایط و سنش و اینکه دنبال یک بی اف می گرده  صحبت کرد و دستش منو گرفته بود ولاس می زد .وگفت چند شرط اساسی دا ره .که چه شرایطی بود.اول باید براش ساک بزنم و ابش رو بخورم ودر سکس هارد دوست داره فحش رکیک بده و هر چی اون می خواد باید همون باشه ............
من از عصبانیت بلند شدم پول قهوه رو گذاشتم رو میز و با بغض اومدم بیرون .تا 10 شب فقط راه رفتم و به خودم فحش دادم.اخه چرا؟

۳ نظر:

  1. اوووووووووووووووووه!
    حالا فکر کردم چی شده
    میدونی چیه ؟
    باید قبول کنی که یه عده آدم‌ها اینطورین.
    آخه چرا بیخودی خودخوری می‌کنی
    معمولاً هم چنین دوستی‌هایی پایدار نیستن
    طرف فقط می‌خواسته یکی را اجاره کنه، که تو هم اهلش نبودی
    همین!!!

    پاسخحذف
  2. متاسفانه این چیزا هم هس..خیلی ها هستن که فریب این ثروت تو خالی رو میخورن..اون فرد جدا از پولی که داره از لحاظ عقلی و عاطفی فقیره و اون ثروت هیچ وقت نمیتونه ارضاش کنه...!خوب کاری کردی که اونجارو ترک کردی..اینجور آدما همون بهتره که با موبایل و ماشینشون تنها باشن و با خیالبافی های جنسی دلشون خوش باشه!

    یوسف

    پاسخحذف
  3. میفهمم چه حسی داشتی؛ منم این جور وقت ها راه میرم؛ کیلومترها... چند بار مسافتی رو از دانشگاه که فکر کنم حدود 10 12 کیلومتری میشد پیاده اومدم؛ خیلی خالی شدم... غصّه نخور عوضش وقتی همزادت رو پیدا کنی حسابی قدرش رو میدونی و با هم خوشبخت میشین... امیدوارم همه به تیکه خودشون برسن :-)

    پاسخحذف